مهمونیه مامانی رضوان..
مامانی رضوان من خیلی مهربونه و خیلی هم عاشق الناست. بهم گفت که خاله ها گفتن: دوست داریم بریم دیدن الناز و نی نیش..! و بعدش هم گفت اونا سختشونه هی یکی یکی بیان خونه ی شما، شما یه روز بیاین خونه ی من که بیان اینجا و ببیننت! برای همین یه مهمونی عصرونه ی کوچولو گرفت که خاله ها و متعلقاتشون! (دخترا ،عروسها،نوه ها) آمدن و مامانی هم یه آش خوشمزه برامون پخت و دور هم خوردیم.. در واقع این مهمونیه معارفه ی النا خانمی بود به خانواده ی مامانی رضوان .. راضیه خاله (سیندرلای من) به همراه سیمین جون ( دخترش) و نادره جون (عروسش) و مهسا نوه اش ( دوست جون خودم) آمدن .. نادره جان خیلی مهربونه و خیلی هم نوزاد دوست داره ا...
نویسنده :
مامان شاهزاده کوچولو
3:09