النا شاهزاده ی کوچولوی مامانیالنا شاهزاده ی کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

پانزده ماهگی دختر طلا

1396/7/27 12:54
442 بازدید
اشتراک گذاری
پانزده ماهگی دختر طلا
النای من داره برای خودش خانومی میشه
عاشق کاراشم
عاشق هر لحظه بودنش
تو این ماه کارای جدیدی یاد گرفته
مثلا دستاشو میاره جلو میگه : بی یا بل
یعنی بغلم کن🤗
.
استیکرهای گوسفندی که روی تختشه نشون میده میگه: اینا بعه
.
همه چیزو میپرسه این چیه؟
گاهی میگه: مامان این چیه؟ و من غش میکنم برای سوال کردنش و مامان گفتنش.
.
بوسهاش محشره بهش میگم بوس بده میاد بوس میده
گاهی هم یهویی به صورت عشقولانه ی خودجوش میاد و بوسمون میکنه و میره
.
اگه بخواد کاری کنه براش خیلی تلاش میکنه مثلا از یه جای باریک به سختی رد میشه تا مگنتهای رویخچالی رو بچسبونه پشت گاز بله ما همچین دخملی داریم که نقشه های پیچیده ای میکشه ولی چراشو نپرسین چون خودشم نمیدونه
.
یکی از تفریحات سالم ایشون اینه که میره توی جانونی وایمیسه🙄
.
عاشق تبلیغات تلویزیونه و از همه بیشتر تیزر لوسی
هر جای خونه باشه سریع باید بغلش کنم برسونمش تا قر بده اگه من کمکش نکنم هر طور شده با سرعت اما افتان و خیزان میرود خلاصه..
.
بیشتر نوروز ۹۳ رو خونه بودیم و هر روز به عزیزجون که از بیمارستان آورده بودیمشون خونه سر میزدیم
عزیز و سکته سختی که کرد و بعدش زمینگیر شدنش نبض مسایل اون روزهامون بود
النا خیلی برای عزیز جون غصه میخورد بچه ام☹ هنوزم زیاد یادش میکنه به من میگه مامان عزیز جونو یادته؟ خیلی منو دوست داشت
.
النا برای عیدی کلی هدیه گرفت باباییش براش ماشین خرید مامانیش براش مایو و وسایل شنا هدیه گرفت و...
.
خوابش که بیاد حسابی بهونه گیر میشه تازه محافظ تختش رو هم دوتایی شکوندیم
.
خودش ازم بستنی خواست بعد که گرفتش گفت مسی به بستنی هم میگه بسنی
و بستنیشو خورد و چند بار گفت داغ من گفتم نه سرد بستنی سرده و کلمه سرد رو هم یاد گرفت چند بارم تکرار کرد بسنی سرد
.
کافیه یه لحظه دراز بکشیم هر جای خونه باشه خودشو میرسونه و میپره روی شکممون
.
بازی میکنیم رنگ حلقه ها شو ازش میپرسم وقتی یه رنگیو یادش نمیاد سعی میکنه حواس منو پرت کنه و جواب نده
.
به توپ میگه دوب
یه بسته توپ صدتایی داره بهش میگه دوبی دوبی
.
اسم تاب رو یاد گرفته روزی صدبارم درخواست تاب سواری میده
.
به محض اینکه از یه موزیک خوشش بیاد بلند میشه پا میکوبه و می چرخه
.
بهش میگیم : النا وظیفه به جای خود!
احترام نظامی میذاره
.
بعضی کاراش خیلی خطرناکه مثلا یهو میره روی میز جلوی تی وی می ایسته با اینکه کلی محدودیت ترافیکی ایجاد کردیم سر راهش
یا مثلا میره روی تخت من با سرعت میدوئه
منم تنش دارم همش که نیفته.. خدایا کمک
.
بهش میگم بریم ددر میره کاپشنش رو میاره
وقتی کاپشنشو پشتش نگه میدارم دستاشو میبره تو آستین
لحظه لحظه های مادرها با همین پیشرفتهای کوچیک بچه هاست که زیبا میشه
پیج کاپشنش رو تگ کردم
.
اسم خودشو یاد گرفته میگه : اِ نِ نا e ne na
بعضی وقتام میگه اِنانا
بهش میگم عشق من کیه؟ میگه اِننا
نفس من کیه؟ اِننا
🤗🤗
.
وقتی کاری میکنه که بهش میگم مامان نکن اینکار خطرناکه لبشو گاز میگیره میزنه پشت دستش میگه اُ
.
صبحها بیدار میشه من دستمو میذارم رو سینه قربون صدقه اش میرم میگم قربونش برم بیدار شده و... اونم یاد گرفته تا ما رو میبینه میزنه به سینه ش لباشو قلوه میکنه
.
النا کلا خوب غذا نمیخوره ولی این ماه موفق شدم کیک رو میزنم تو شیر و میخوره دوست داره
.
سرما خورده بود اومد از جیب سارافونم دستمال برداشت مثلا بینیش رو پاک کرد بعد دوباره دستمالو گذاشت تو جیبم
.
خیلی شیطون شده آرامش کلا پر یعنی یه شب که ساعت سه نصفه شب میخوابه من خداروشکر میکنم نصف شبها تازه یاد بازی و رقص میفته
یه شب هم خیلی تشنه بود پنجاه بار آب خواست حتی درست یه لحظه قبل خواب گفت آب خورد و بیهوش شد
.
حس مالکیت به همه چیز داره مثلا آرم شبکه رو روی صفحه تی وی نشون میده میگه : اینا منه!!
.دخترم به همه ی میوه ها میگه سیب
کارتهای میوه رو نشونش میدم
میگم پرتغال النا میگه سیب
میگم انگور النا میگه سیب
میگم نارگیل النا میگه سیب
.
دیگه توی صندلی غذاش نمی مونه کمربندشو باز میکنه پا میشه می ایسته
.
وقتی سی دیهاش تموم میشه من دست میزنم میگم تموم شد یه کم شلوغش میکنم تا بتونم تی وی رو خاموش کنم حالا اونم یاد گرفته هر برنامه ای ببینیم وقتی تیتراژ میاد و موزیک پخش میشه دست میزنه میگه : تَ یعنی تموم شد
.
میره کنار مبل میزنه رو مبل میگه بی شی بعد که من نشستم بازم با دست میزنه رو مبل کنار من که یعنی منم بشینم اینجا
.
هر وقت میریم پیش عزیز جون کلی بهش محبت میکنه بوسش میکنه نازش میکنه باهاش حرف میزنه اونم به النا واکنش نشون میده حتی سعی میکنه دست النارو بگیره
✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ
راهنمای ربات
⚙️ تنظیمات ربات









پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد