النا شاهزاده ی کوچولوی مامانیالنا شاهزاده ی کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

النا سقای کوچک کربلای حسین(ع)

1392/10/29 3:31
1,600 بازدید
اشتراک گذاری

elena 

پدربزرگ النا آقا سید حسین، که خدا رحمتشون کنه یک عمر برای امام حسین(ع) مداحی کردن ولی یادمه که این شعر رو خیلی دوست داشتن منم فقط همین قدرش رو یادمه:

دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟

بی حرمتیش بر لب و دندان حسین(ع) است.

دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش؟

زیرا که خدا نیز عزادار حسین (ع) است...

سال گذشته میدون ملت مراسم خیلی خوبی برای محرم برگزار کردن که ما هم اونجا بودیم نذر کردم که النا خانمی صحیح و سلامت بدنیا بیاد و منم محرم سال بعد(یعنی امسال) به نیت علی اصغر امام حسین(ع) لباس سقایی تنش کنم.. النا خانم ساداته و برای همین لباسش رو سبز گرفتم و چون خانومه سربندش رو یا فاطـــــمه زهـــــرا(ص) به امید اینکه در پناه خانم فاطمه(ص) سلامت و صالح باشه انشااله..

النای من روز عاشورا ٣١٣ روزه بود .. این رو به فال نیک می گیرم و امیدوارم از منتظران واقعی مهدی صاحب الزمان(عج) باشه و صاحب معرفت به فرهنگ عاشورا و انتظار..

بابا امیرعلی هم خودش برای یه هیئت دیگه آشپزی میکرد و با ما نبود! هرسال بابا امیر یه شب پیشمون نیست و اونم شب عاشوراست! خسته نباشی بابا امیر عزیز انشااله اجرت با امام حسین(ع)

elena

 elena

elena

niniweblog.com

 اما عکسهای حاشیه ی مراسم:

سقا کوچولو به همراه عمو اسماعیل مقابل هیئت عمو (عمو اسی، عموی خودم): عمو و خانواده اش النا رو خیلی دوست دارن و النا هم باهاشون دوسته! یه بار عمو اسی همونطور که واسه طوطیش سوت میزنه برای النا سوت میزد و النا هم توی حالت چهاردست و پا با صدای سوت خودشو تکون میداد!!! یعنی حقش نیست من این النا خانوم رو یه لقمه ی چربش کنم؟!

elena

سقا کوچولو در حال تعجب(با دیدن خانمها و آقایونی که جلوی هیئت عمو برای گرفتن نذری توی صف ایستاده بودن):

elena

سقا کوچولو ی خیلی متعجب !! در حدیکه میگه: اُ...

elena

سقا کوچولو در حال ناز کردن برای خانمایی که بهش توجه کردن:

 elena

سقا کوچولو در حال خنده و دلبری:

elena

سقا کوچولو در حال سخنرانی و تبیین آرمانهاش:

elena

سقا کوچولو در حال شکسته نفسی واسه طرفداراش:

elena

و اینم عکس النا، وروجکترین سقای کوچولوی عاشورای سال ٩٢:

elena

در پناه حق پاینده باشی یه دونه ی مامان..

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

خاله ی ادریس :)
25 دی 92 3:31
خدا حفظت کنه امام حسین نگهدرت باشه
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
ممنون عزیزم
خاله
26 دی 92 12:18
عکسای تولد النا رو نمیذاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
سلام به دلیل شکستن پا و لگن خاصره ی پدرم و درگیری و جراحی و... تولد خانمی این هفته برگزار میشود که عکساشم بروی چشم
مامان فاطمه
26 دی 92 23:11
چه جیگری شده تو این لباسا در پناه حق
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
ممنونم ازت عزیزم
افسانه مامان هیچکس!
30 دی 92 16:24
الهی چه شکلی شده تو اون عکسی که لباشو غنچه کرده! ادم دلش میخواد لباشو بخوره!
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
مرسی عزیزم مهربــــــــــونی
افسانه مامان هیچکس!
1 بهمن 92 20:33
با اجازه من لینکت کردم خوشحال میشم به وبلاگ چرت منم سر بزنی
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
این حرفو نزن وب خوبی داری عزیزم و لینک شدی
مامان سجاد
3 بهمن 92 15:50
واااااااااااااااااای چقدر النا تنازه خدا براتون حفظش کنه خاله تصویر بالا برتون رو چه جوری درست کردین رفتم توی سایتش ولی فقط قیمت زده بود امکانات دیگه نداشت بیا تو وبلاگم مرسی
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
سلام خانمی تو کدوم سایت رفتی؟ عکس بالابر النا رو خودم طراحی کردم بعد از قسمت ابزار کاربردی مدیریت وارد شدم و طرح آپلود شده ی خودم رو وارد کردم! به همین سادگی به همین خوشمزگی!!
خاله
5 بهمن 92 20:24
ایشالا زودی بابات خوب بشه................ منتظر عکسای تولد دختر نازت هستیم...............
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
مرسی عزیزم بروی چشم
مامن سام
6 بهمن 92 6:40
وای چه عسلی شده تو اون لباس خدا نگهدارت باشه عزیز دلم خدا پدر بزرگت رو رحمت کنه.شعرش خیلی قشنگ بود
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
مرسی مامان سام جونم ممنون
نی نی من و بابا
14 بهمن 92 17:22
سلام خانمی چه برنم خوبی برا عکسها گذاشتی بهم میتونی بدی
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
سلام منظورت رو از برنم متوجه نشدم!؟؟ اول شفاف سازی کن بعدش بروی چشم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد