النا شاهزاده ی کوچولوی مامانیالنا شاهزاده ی کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

هفت ماهگیه شاپرکم..!

1392/9/20 22:45
777 بازدید
اشتراک گذاری

النا شاپرک من...

 سلام .. سلامی

نفس مامان هر روز داری جیگرتر از روز قبل میشی .. کلاً هلاکتم!

توی هفت ماهگی هم کارات خیلی دوست داشتنی بود انقدر خواستنی هستی که گاهی واقعاً برای اینکه نچلونمت و سالم بمونی نگات نمیکنم و حواسمو جای دیگه پرت میکنم!

آخه اصولاً من مخالف چلوندنتم! دوست ندارم اذیت بشی!

توی هفت ماهگی برای اولین بار تونستی خودت تنهایی بشینی بدون کمک من اونم درست وقتیکه داشتم ازت فیلم میگرفتم و به این ترتیب این لحظه رو ثبتش هم کردیم.. 

اولین آب بازی رو هم تو این ماه تجربه کردی توی واترتبت و توی حیاط خونه ی مامانی گلناز.. خیلی بهت خوش گذشت البته به ما بیشتر! اصولاً آب بازی و حمام دوست داری.. اصولاً دو جور نی نی داریم آب دوست و آب گریز! باکتری ها هم یه همچین دسته بندی ای دارن البته!

النا پری دریایی: (مایوشو مامانی رضوانش براش خریده، مرسی)

 النا پری دریایی!

النا پری دریایی!

النا پری دریایی+ بابا امیر دریایی

النا و یاسمین(نوه ی یوسف دایی) و یه آب بازیه دیگه خونه ی مامانی :

النا و یاسمین در حال آب بازی

یه آ..آ بازی یاد گرفتی محشره اول من دستم رو میگرفتم جلوی دهنت و تو میگفتی آ...... من دستم رو تکون میدادم و صدا کم و زیاد میشد میخندیدیم .. مرحله ی بعدی من دستمو ثابت میگرفتم تو هی با لبت به دستم میزدی و با صدای کم و زیاد شدن آ.. بازی میکردی ..اما دو سه روز بعد خیلی جالب بود تو میگفتی آ.. و مشتت رو میکردی تو دهنت و در میاوردی تا صدای بازیمونو بده.. غش کردم برات! و توی مرحله ی بعدی هم با توپ و اسباب بازیات اینکارو میکنی...

مفهوم بازی و شوخی رو کاملاً میفهمی و همین باعث میشه که من و مامانی و امیر بابا کلی باهات بازی کنیم و غش غش بخندونیمت ! البته خاله ها و علی بابایی هم هستن! اکثراً هم زودی به سکسکه میفتی .. خیلی این حالتت با نمکه البته منم برای اینکه اذیت نشی فوراً نام نام درمانیت میکنم و سکسکه ات قطع میشه! خانم همسایه میگفت عصرا وقتی بابای النا میاد ما متوجه میشیم گفتم : چطور؟ گفت صدای خنده های دخترت میاد ما هم منتظریم تا شما النا رو بخندونین گوش کنیم! ( این هم بخش طرفداران صوتی النا خانومه که تازه راه اندازی شده)!!!

و اینکه اسباب بازیات رو میریزم دورت چند دقیقه ای مشغول میشی قبلاً فقط با دیدن برنامه هات میشد سرگرمت کرد!

النا و بازی

وقتی خوابت میاد خیلی بانمک میشی چشات رو با مشتت میمالی و کله ات رو میخارونی! درست مثل بابا امیر.. خیلی اینکارت بامزه است..

وقتی سعی میکنی چهاردست و پا بری کاملاً برعکس و دنده عقب حرکت میکنی! خیلی نازه.. یهویی دو سه متری میری عقبتر و از اسباب بازی ای که میخواستی بهش برسی دورتر میشی!

چند بار صبح که برای شیر خوردن بیدار شده بودی توی تختت نبردمت و توی رختخواب خودم خوابوندمت! خیلی خوب بود!

در مقابل دارو و قطره خوردن مقاومت میکنی لبات رو فشار میدی و سرت رو تند تند تکون میدی اما از اونجاییکه دندون نداری بازم قطره چکان میره تو دهنت!

عاشق وسایل دیجیتالی!

موبایل ،لپ تاپ، کنترلهای تی وی و ...

و بین تمام دکمه ها هم متخصص دیلیت و پاور هستی! چه سری داره نمیدونم!

رو پای مامانی گلناز میخوابی اونم برات آهنگ لاله ی صحرایی(افتخاری) رو میخونه تو هم هر دو تا شست دستهای مامانی رو میگیری تو دستت که فرار نکنه احیاناً ! بعد میخوابی .. ولی مرحله ی سختش وقتیه که خوابت میبره و باید از روی پای مامانی بذاریمت زمین.. با کوچکترین تغییر سطحی بیدار میشی میشینی و تازه یه لبخند هم تحویلمون میدی! طفلی مامانی بارها یه مدت طولانی تو همون حالت نشسته که یه وقت جنابعالی بد خواب نشین!

توی این عکس هم با مامانی گلناز رفتیم پارک هواخوری و مامانی تو رو پیچیده به روسریش که فقط تو هوا بخوری، یه وقت هوا نیاد تورو بخوره!

النا+ هواخوری+ مامانی گلناز (البته روسریش):

 النا+ هواخوری+ مامانی گلناز (البته روسریش)

اینم یه ژست خواب بامزه تو هفت ماهگی:

ای کاش خواب مامانو ببینی نفسم!

ای کاش خواب مامانو ببینی نفسم!

اینم عکس یکی از خریدهای این ماه:

از گنجینه ی کودک خیابون شریعتی خریدم برات کنار پیتزا در ب در که مامان بجز پیتزاهاش نون سیرهاشو خیلی دوست داره!

البته دو تاش فعلاً واست بزرگه گل مامان..

زیر دکمه های کارترز النا خانم

اینم یه عکس دیگه از هفت ماهگیت ، همینجوری بی دلیل ! از بس که عاشقتم:

عاشقتم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان اریا
17 آبان 92 2:08
سلام خانمی چه خبر النا جونم چطوره کم پیداین دوست دارم بیشتر ببینمتون وبلاگ شما خیلی جذاب ودخترتون خیلی نازه


ازت ممنونم عزیزم لطف داری
بروی چشم، بزودی آپ میکنم
سیمهدی
27 آبان 92 10:13
سلام مامان النا عزیز .اولا زیارتتون قبول و امیدوارم هر حاجتی که داشتید به لطف ضامن آهو بر آورده بشهاز بین عکس ها دوتا عکس خیلی بامزه بود اول عکس همسرتون کنار هواپیما انداخته . جوری عکس انداخته که انگار خلبان خودشهدومی مطالعه النا خانم واقعا بامزه بود چه دقتی هم کرده بود
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
سلام ممنونم از شما که به ما سر زدین
مامان کارن
19 آذر 92 9:07
ناز دختری
مامان شاهزاده کوچولو
پاسخ
مرسی مامان کارن جونم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد