النا شاهزاده ی کوچولوی مامانیالنا شاهزاده ی کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

سه و چهار ماهگیه پرنسس النا

1392/8/7 3:25
1,603 بازدید
اشتراک گذاری

هر روز شیرین تر میشی عسل من..

کارات، اداهات، ناز کردنات... واقعاً من خیلی مادر صبوریم که قورتت نمیدم!

 niniweblog.com

تو سه ماهگی وقتی باهات بازی می کردیم غش غش می خندیدی و معمولاً وقتی یه کم طولانی می شد، بعدش سکسکه ات می گرفت!

خوب می خوابیدی اما ساعت خوابت اینطوری بود که تا ٣ و ٤ صبح بیدار بودی و بعدش تا یک بعد از ظهر می خوابیدی! البته چند باری هم بیدار می شدی و شیر می خوردی... کلاً هر دو سه ساعت یه بار  مامان رو بیدار می کردی.. یه عادت دیگه هم اینه که وقتی خوابت می گیره چشمات رو میمالی.. وقتی شبا توی خواب می ذارمت روی شونه ام تا باد گلو بزنی اگه من سرفه کنم توی خواب می خندی! چند بارم درست مثل بابا امیر خوابیده بودی!

niniweblog.com ..

خیلی هم به نظافتت حساسی! اگه پی پی کنی یا پوشکت یه ذره کثیف باشه خیلی بی تاب می شی، اصلاً نمی تونی تو این وضع بمونی آخه منم از روز اول تا جیش و پیف کردی زودی عوضت کردم عادت کردی ، بابا امیر هم میگه فدای سرش زود زود عوضش کن آخه بهش گفتم که اگه طولانی مدت پوشکت کثیف باشه پات می سوزه اونم میگه زود عوضت کنم فوقش یه کم مصرف پوشکت میره بالاتر دیگه! فدای سر کچلت عروسک من...

اینم بگم که شکر خدا خوش خلقی و صبحها با لبخند بیدار میشی و یه حس آرامش دوست داشتنی داری...

گاهی هم مثل طوطی جیغ میکشی! و از اینکه میتونی این صداهارو ایجاد کنی ذوق میکنی!

هنوز نمیتونی بشینی و گاهی فقط برای عکس انداختن با کمک مامان میشینی و گاهی هم یهویی چپه میشی!

مدتهاست یه کلمات صداداری میگی مثلاً : آگام ، آدا، آیو، بو و ....

و بعد از واکسن دو ماهگی دائم از اون لبای خوشگلت عسل میریزه و همه اش باید با پیشبند باشی تا سینه ات خیس نشه و خدایی نکرده مریض نشی.. البته ما اوایل فکر کردیم داری دندون در میاری چون دائم زبونت رو میکشیدی به لثه هات و یا با مشتت لثه هات رو میخاروندی که خیلی صحنه ی بامزه ای بود ولی گاهی دیگه کلافه ات میکرد، یه تیسینگ ژل (baby teething gel) برات خریدم با اینکه بهترین مارکش رو گرفتم ولی خوب استفاده ی این چیزا خیلی هم خوب نیست و بیشتر از دندونی و به گفته ی دکترت از قسمت نرم انگشتم برای خاروندن ملایم لثه ات استفاده کردم و خیلی کم و در حد سه چهار بار که خیلی اذیت شدی یه کم ژل به لثه هات زدم تا یه کم از سر بشن و بتونی بخوابی آخه گاهی واقعاً کلافه ات میکرد، مامان فدای خودت و دندونات موش موشی...

از همون اول تولد عاشق ماشین سواری هستی ، اگه بیست و چهار ساعته توی ماشین در حال حرکت باشی صدات درنمیاد اما تا ماشین می ایسته شروع میکنی به گریه کردن! آخه تو چه جور شیطونکی هستی؟ مثلاً وقتی با بابایی بیرون می ریم گاهی پیش میاد که چند دقیقه برای خرید از ماشین پیاده می شم و اونوقته که طفلی بابایی باید جلوی مغازه هی با ماشین جلو و عقب بره تا خانم خانما گریه نکنن!

niniweblog.com

بابا امیر رو هم خیلی دوست داری دخترم وقتی عصرها میاد خونه کلی ذوق می کنی اونم خیلی بهت وابسته شده بعد از کار بدو بدو میاد تا پیش تو باشه و گاهی هم توی مسیر توی موبایلش عکسهات رو نگاه میکنه تا برسه خونه، وقتی هم میاد حسابی باهات بازی میکنه همسایمون میگه هروقت باباش میاد ما متوجه میشیم ! انقدر که صدای غش غش خنده ات میره بالا! میگفت خیلی صدای خنده اش رو دوست داریم و هر روز منتظریم صدای خنده و جیغ زدنش بیاد ، یکی دوبار هم از صدای خنده و جیغت آمد دم در و گفت : من دیگه طاقت نیاوردم ، اومدم دخترت رو ببینم! یکی از بازیای مورد علاقه ات اینه که بابا امیر تابت بده!

اسباب بازیهات رو هم خیلی دوست داری و بازیتم بیشتر به این صورته که اسباب بازیات رو میکنی توی دهنت!! منم دائم در حال شستشوی لباسهات و عروسک و اسباب بازیات هستم و البته اسباب بازیهات رو هم  به اونهایی که خطری برات نداشته باشن محدود کردم...

 niniweblog.com

از اول تولدت با هم میریم جلوی آینه ، دیگه کم کم نی نیه توی آینه رو میشناسی و بهش لبخند می زنی ولی نمیدونی که خودت هستی! ای جانم...

niniweblog.com

رابطه ات با تمام اعضاء خانواده بیسته بیسته!! دل همه رو بردی و همه رو تو دستت نگه میداری! ای شیطون بلا.. یه لحظه به خاله ساناز لبخند میزنی دو دقیقه بعد به المیرا زل میزنی و ... کارت رو خوب بلدی دلبر مامان!

کفشاتو میدی مامان بپوشه؟:

کفشاتو میدی مامان بپوشه؟

این پلنگ صورتی نیستا..! الناست با لباس پلنگیه صورتی!

این پلنگ صورتی نیستا! الناست با لباس پلنگیه صورتی!

یعنی داره به چی فکر میکنه؟:

یعنی داره به چی فکر میکنه؟

النا در حال چپه شدن:

النا در حال چپه شدن!

تو این عکس خیلی شبیه بچگیه علی بابایی هستی:

تو این عکس خیلی شبیه بچگیه علی بابایی هستی!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مادر منتظر
3 مهر 92 19:25
سلام النا خانوم خوشگل و مامانی مهربونش

خیلی دخملی خواستنی داری خانومی
خدا براتون حفظش کنه و سایه پدر و مادر همیشه بالای سرش باشه.

واقعا بچه ها چقدر دوست داشتنی و شیرین و تو دل برو هستن .

من که نینیم هنوز نیومده باباش داره براش غش میکنه وای به چند ماه دیگه . فکر کنم از صبح تا شب بشینه بالا سرش فقط نگاش کنه

به ما هم سر بزنید. خوشحال میشم با هم دوست باشیم


مامان خانم جدید، انشاء اله که زودتر نی نیت صحیح و سالم بدنیا میاد و حتما بهتون سر میزنم عزیزم
لیلا
3 تیر 93 22:25
خیلی النا خانوم خوشکلی مواظب باش ندزدنت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد