النا شاهزاده ی کوچولوی مامانیالنا شاهزاده ی کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

النای منم که حساس..!

1392/7/1 10:58
1,624 بازدید
اشتراک گذاری

النا به پروتئین شیر گاو حساسیت داره!

این مسئله فقط اولش ساده بنظر میرسه ولی واقعا شرایط سختی رو به مادر و بچه تحمیل میکنه ! النا خانمی هرچی شیر می خورد ، گلاب به رومونش ! میکرد و بالا می آورد یا خود شیر رو کامل و هضم نشده! یا به صورت پنیر!

   النا قالب پنیری ساخت...

            بر دهان نگرفت و ریخت بیرون...

با کمی بررسی معلوم شد که خدا رو شکر رفلکس نداره ولی حساسیت به پروتئین شیر گاو داره(کازئین) برای همین شیر خشک که میخورد، بالا می آورد و البته فقط این نیست یه قسمتهایی از پوستش هم قرمز میشد و یه کم بی تابی میکرد و ... اولش مارک شیر خشکش رو عوض کردم ولی جواب نداد و براش شیرخشک گیاهی خریدم که از شیر سویا درست میشه ولی خوب به اونم حساس بود احتمالا یه درصد کمی باید داخلش شیر خشک باشه! خلاصه که روزی ٦٠ تا ١٢٠ میل به عنوان کمکی به خانمی شیر خشک دادم!

 اولش فکر میکردم پرهیز غذایی این حساسیت شامل النا میشه ولی دکتر گفت هرچی که ممکنه از لبنیات توش استفاده شده باشه نباید بخوری چون از طریق شیر به النا میرسه!! و این به ظاهر ساده است چون کم کم متوجه شدم این تقریبا به معنیه نخوردن همه چیزه : کره، پنیر،سر شیر و البته خود شیر و شیر کاکائو و خامه و... نباید بخورم، که این یعنی صبحانه تعطیل!

ماست ،کشک هم تعطیل (مثلا همه کشک بادمجون میخورن! من بادمجون لگدمال شده، بدون کشک!)،پنیر پیتزا تعطیل، که این یعنی پیتزا، هات داگ پنیری، چیپس و پنیر و هر ساندویچ ویژه ی دیگه ای ... تعطیل ! آش رشته تعطیل ! پلو با کره تعطیل! حتی اگه تو غذا یه قاشق کره باشه، نباید بخورم! و انواع شیرینی و بیسکوئیت و کیک و شکلات niniweblog.com و نان فانتزی و انواع کیک پنیر .. هم که یا ماست دارن یا شیر یا شیر خشک،یا پنیر پس اونام تعطیل!  (یاد شهاب حسینی افتادم تو فیلم حوض نقاشی میپرسه : پنیر پیتزا با پنیر همینجوری! فرق داره؟)

حالا هم که هزارجور  پنیر داریم : خامه ای ،لیقوان، تبریزی، پیتزا،پارمزان، ماسکارپونه، گودا، چدار،فتا ،کبابی!!! و.. (خدایی تنوع غذایی موشها خیلی بالا رفته!)

و کافئین هم که کلا نباید زیاد بخورم ( چای و قهوه) نسکافه هم که توش کرم(شیر و خامه)داره پس تعطیل

niniweblog.com

 در ضمن همه ی دسرها بجز ژله تعطیل! البته ژله بستنی هم تعطیل! این بستنیه دیگه آخر ظلم و ستمه! ناراحت

من حتی دسرهای خوشمزه ی سانازو نمیتونم تست کنم!!! آخه به چه جرمی؟ به جرم مادر بودن!؟ مگه من آدم کشتم؟ مگه پیرزن خفه کردم؟ مگه آب حوض کشیدم ؟.. مگه لاک زدم و سینما رفتم که باید انقدر تاوان بدم!؟؟؟؟

niniweblog.com

این یعنی من فقط غذا میتونم بخورم اونم بدون کره و طبیعتا با نمک و ادویه ی کم ( غذای سالمندی) و میوه! گریه الهی برای خودم کباب بخرم که انقدر طفلک شدم!! niniweblog.com

 دیگه گاهی Error میزنم فکر میکنم مثلا سیب هم لبنیات داره! داره؟ نداره؟  niniweblog.com

هرچی میخوام بخورم کلی سوال میاد تو ذهنم!niniweblog.com(البته عکس خودم در دسترس نبود جاش این سیبیل طلا قبول زحمت فرمودن و اومدن!)

 هرچقدر توی دوران بارداری به تغذیه ام رسیده بودم  همه اش دود شد و رفت هوا !موهام داره میریزه! کچل شدم!!کلافه  

البته مامان اینا لطف میکنن و اگه امکانش باشه غذای منو جدا میکنن مثلا آش منو برمیدارن بعد تو قابلمه کشک اضافه میکنن و .. ! واقعا ممنون از همکاریشون، آخه مگه من چه گناهی کردم؟ اگه این دکترا میخوان آدمو بکشن چرا ذره ذره جون آدمو میگیرن؟! یه دفعه وصلم کنن به برق و تموم دیگه.. بهتر نیست!!؟

niniweblog.com

 

مامانی رضوان چند روزی خونه ی مامان گلناز بود میگفت: من این چند روزه حواسم بهت بوده تو خیلی مامان خوبی هستی! اصلا چیزایی که نباید بخوری رو نمیخوری! من اگه جای تو بودم قایمکی میخوردم!!!!

نه.. خدایی اینم مادربزرگ نامحسوسه من دارم؟دست مارپل رو از پشت بسته !! منو  چند روز! زیر نظر گرفته بوده!! برادرای محترم نیروی انتظامی رییس قاچاقچی هارو خیلی زیر نظر بگیرن، دو ساعت!! اونوقت من چند روز تحت نظارت نامحسوس بودم !!niniweblog.comاونم با چهره ی مبدل مادربزرگ خودم!niniweblog.com  آخه آدم دیگه به کی میتونه اعتماد کنه؟؟ رو دیوار کی بنویسه لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد! زیرشم بنویسه : این بماند یادگاری!؟

 البته راست میگه، مامانی رضوان اگه جای من بود حتما قایمکی میخورد چون وقتی هم بچه بوده روزه میگرفته ، بعد میرفته توی کمد و قایمکی و با خیال راحت غذا میخورده و میگفته: خدا که توی کمدو نمیبینه!!! احتمالا همش مراقب بوده که من توی کمد نرم!! کلا هوش و استعداد در امور مخفیه در خانواده ی ما موروثیه!! اونم تا این حد!!niniweblog.com

من الان دقیقا ٦ ماهه که این رژیم رو رعایت میکنم و با نوشتن این مطلب حس کسانی بهم دست داد که تو خیابون میان میگن: یه پولی بده من برم ناهار بخورم، خدا محتاج مرد و نامردت نکنه! شیش ماهه غذا نخوردم!!

یعنی النا یادش میمونه که از من بخاطر این فداکاریای مادرانم و زجرهای مرتاضانه ام تقدیر کنه؟!  

niniweblog.com

ولی اگه بخوام راستش رو بگم و جدی باشم، باید بگم این پرهیز غذایی و این نخوردنها حتی یه ذره هم برام مهم نیست وقتی به سلامت النا فکر میکنم دیگه بقیه ی مسائل برام بی اهمیت میشه! و خوشبختانه هیچ وقت آدم شکمویی نبودم تا جاییکه اگر غذایی رو که واقعا دوست دارم کسی مقابلم بشینه و با ولع هم بخوره، حتی یه ذره دلم نمیخواد و هوس نمیکنم! 

و البته این هم از لطف خداست... مرسی خدا ...

دعا میکنم النا زودتر حساسیتش رفع بشه، که نه ماهگیش بتونم ماست و... بهش بدم بخوره، آخه موقع دندون درآوردن کلسیم ماست خیلی مفیده و کمک میکنه..  الهی آمین

خدایا دوستت دارم، حتی وقتی رژیم غذایی دارم هم، دوستت دارم!!

اینم چند تا عکس دیگه از نی نی النا :

روز ششم. خانمی وقتی خمیازه میکشی جلوی دهنت رو بگیر!

هشت روزگی.مثل ستاره دریایی خوابیده

هشت روزگی. خانم تو خواب پلیس راهنمایی شده داره جهت حرکت رو نشون میده!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمیه مامان زینب
11 شهریور 92 1:05
سلام خیلی باهالی عزیزم!! ببخشید ها کلی خندیدم اخه خیلی قشنگ وجالب توضیح داده بودی .
گذشته از شوخی دختر خواهر منم همین طوری بود اما بعد 6ماه خوب شد نگران نباش انشاالله زود خوب میشه !!
به وب ما هم سر بزنید....


خوشحالم که مطلبم رو دوست داشتی خانمی و حتما بهتون سر میزنم
سمیرا
20 مهر 92 17:42
ای جونممممممممممممممم
چه دختر نازی ماشالله

تا اینجا مطالب وبلاگ و کامل خوندم ولذت بردم

پیش ما هم بیبن عسل خانومممممممم


سلام سمیرای عزیز به وب ما خوش اومدی عزیزم با کمال میل بهت سر میزنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد